loading...
مدافعان مسير حق
تبلیغات سایت ها


خوش آمدید

AxGiG,عکس گیگ پایگاه آپلود عکس ویژه وبلاگنویسان 

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام دوستان عزیز و بازدیدکنندگان گرامی امیدوارم

 از هرجا که به این سايت آمده اید سلامت باشید وامیدواویم که

از مطالب سايت راضی بوده و استفاده کافی را از آن ها ببرید.

این سايت برای تبلیغ ادیان دیگر و دروغین نمیباشد

 بلكه برای دفاع از دین اسلام ، اطلاع رسانی در باره ادیان و

 مبارزه با شیطانپرستان و همچنین فراماسون ها است

همینطور برای اینکه دشمنان اسلام هم بدانند که ما هم میتوانیم

  برای دفاع از عقاید خود آزادانه بجنگیم.   

                                                                                                                                                               

                                


 

                                                                                              ap-assassins & blackwolf



                                                                                                                                                                                                                                      

           
ap-assassins & blackwolf بازدید : 5780 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

 

آئين وهابيت، هر چند به ظاهر زائيده انديشه محمد بن عبدالوهاب) 1206- 1115 هجرى قمرى)

 

 

نجدى است، ولى ريشه هاى آن مربوط به احمد بن عبدالحليم معروف به ابن تيميه شامى است، كه در سال 728 در زندان دمشق درگذشت، و نوشته هاى اين شخص، اساس معتقدات وهابيان را تشكيل مى دهد. وقتى ابن تيميه آراء و عقائد خود را درباره زيارت قبر پيامبر و مسافرت براى آن آشكار ساخت، و آن را حرام اعلام نمود، از طرف علما و دانشمندان اهل سنت مصرو شام، آراء او مورد نقد قرار گرفت و كتابهاى ارزشمندى در رد وى نوشته شد، كه قسمت مهم آنها چاپ و منتشر شده است) 1 (. قضات چهارگانه اهل سنت بر اين اكتفا نكردند، بلكه سران آنان در مصر و شام به تفسيق او پرداخته و او را يك فرد منحرف معرفى كردند، حتى دوست معاصر ابن تيميه ذهبى در نامه دوستانه اى كه به او نوشته است، او را دراشاعه و گسترش فساد همتاى حجاج خوانده است) 2 (. غائله ابن تيميه با مرگ او فروكش كرد. شاگرد معروف او ابن القيم، هرچندبه ترويج آراء استاد پرداخت، ولى چندان از آن نتيجه نگرفت. او نيز در سال 751 درگذشت و با مرگ او مكتب استاد او نيز به دست فراموشى سپرده شد. ولى در اواسط قرن دوازدهم هجرى يعنى سالهاى 1145، بار ديگر انديشه هاى ابن تيميه به وسيله شخصى به نام محمد فرزند عبدالوهاب در سرزمين نجد احيا شد. و چون پدر او عبدالوهاب با عقائد فرزند مخالف بود، از اين جهت، تا پدر در قيد حيات بود، وى از اظهار عقائد خوددارى مى كرد. وقتى پدر در سال 1153 درگذشت، وى عرصه را براى نشر عقائد خود مناسب ديد. لذا با همكارى اميرشهر عيينه به نام عثمان بن حمد به نشر عقائد خود پرداخت. چيزى نگذشت كه عثمان از طرف امير احساء مورد توبيخ قرار گرفت. او نيز ناچار شد كه عذر شيخ را بخواهد و او را از شهر بيرون كند. شيخ محمد در سال 1160، از شهر عيينه بيرون رفت، و رهسپار درعيه شد. در آن زمان، رياست شهر با محمد بن سعود (جد آل سعود) بود، سرانجام ميان آن دو، ارتباط برقرار شد و امير شهر به او وعده پشتيبانى، و او نيز به امير، نويد قدرت و غلبه بر بلاد داد. شيخ دعوت خود را تحت عنوان توحيد و مبارزه با شرك آغاز كرد، و جز خود وپيروان مكتب را، مشرك معرفى كرد. حملات او به اطراف و اكناف و نجد آغازگرديد. و نفوس زيادى از زن و مرد و كودك قبائل اطراف، به دست اتباع شيخ كشته شد، و اموال زيادى تحت عنوان غنائم از مشركان گرد آمد. در زمانى كه شيخ محمد به درعيه آمد و با محمد بن سعود توافق كرد، مردم آنجا در نهايت تنگدستى و احتياج بودند. آلوسى از قول ابن بشر نجدى نقل مى كند كه من (ابن بشر) در اول كارشاهد تنگدستى مردم درعيه بودم، سپس آن شهر را در زمان سعود مشاهده كردم، در حالى كه مردم آن از ثروت فراوان برخوردار بودند، و سلاحهاى ايشان بازر و سيم زينت يافته بود، بر اسبان اصيل و نجيب سوار مى شدند و جامه هاى فاخر دربر مى كردند، و از تمام لوازم ثروت بهره مند بودند، به حدى كه زبان از شرح وبيان آن قاصر است. روزى در يكى از بازارهاى درعيه ناظر بودم، كه مردان در طرفى و زنان در طرف ديگر قرار داشتند، در آنجا طلا و نقره و اسلحه و شتر و گوسفند و لباسهاى فاخر وگوشت و گندم و ديگر ماكولات به قدرى زياد بود كه زبان از وصف آن عاجز است، تاچشم كار مى كرد بازار ديده مى شد و من فرياد فروشندگان و خريدارانى را مى شنيدم كه مانند همهمه زنبور عسل، درهم پيچيده بود كه يكى مى گفت فروختم، و ديگرى مى گفت خريدم.) 3 (. البته ابن بشر شرح نداده است كه اين ثروت هنگفت از كجا پيدا شده بود، ولى با قرائن تاريخى معلوم مى شود كه از حمله به مسلمانان قبائل و شهرهاى ديگر نجد به جرم موافقت نكردن با عقائد وى، و به غنيمت گرفتن و غارت كردن اموال آنان به دست آمده است. روش شيخ محمد در مورد غنائم جنگى كه از مسلمانان آن ديار مى گرفت، اين بودكه آن را هر طور مايل بود به مصرف مى رسانيد. گاهى تمام غنائمى را كه در جنگى نصيب او شده بود و مقدار

آنهم خيلى زياد بود، تنها به دو يا سه نفر عطامى كرد. غنائم هر چه بود در اختيار شيخ قرار داشت و امير نجد هم با اجازه اومى توانست سهمى ببرد. يكى از بزرگترين نقاط ضعف برنامه زندگى شيخ، همين است كه با مسلمانانى كه از عقائد كذائى او پيروى نمى كردند، معامله كافر حربى مى كرد، و براى جان وناموس آنان ارزشى قائل نبود. كوتاه سخن اينكه: محمد بن عبدالوهاب به توحيد، اما توحيد غلطى كه او مى گفت دعوت مى كرد. هر كس مى پذيرفت خون و مالش سالم مى ماند. وگرنه خون و مالش مانند كفار حربى حلال و مباح بود. جنگهائى كه وهابيان در نجد و خارج از نجد- از قبيل يمن و حجاز و اطراف سوريه و عراق- مى كردند، بر همين پايه قرار داشت. هر شهرى كه با جنگ و غلبه بر آن دست مى يافتند، برايشان حلال بود. اگرمى توانستند آن را جزو متصرفات و املاك خود قرار مى دادند، و الا به غنائمى كه به دست آورده بودند، اكتفا مى كردند) 4 (. كسانى كه با عقائد او موافقت مى كردند، و دعوت او را مى پذيرفتند مى بايست با اوبيعت نمايند. و اگر كسانى به مقابله برخيزند، بايد كشته شوند، و اموالشان تقسيم گردد. طبق اين رويه، مثلا از اهالى يك قريه به نام فصول در شهر احساء سيصد مرد را به قتل رسانيدند و اموالشان را به غارت بردند) 5 (. شيخ محمد بن عبدالوهاب در سال 1206، درگذشت) 6 (، و پس از شيخ محمد هم، پيروان او به همين روش ادامه دادند. مثلا در سال 1216، امير سعود وهابى، سپاهى مركب از بيست هزار مرد جنگى تجهيز كرد و به شهر كربلا حمله ور شد. كربلا در اين ايام در نهايت شهرت و عظمت بود و زائران ايرانى و ترك و عرب بدان روى مى آوردند. سعود پس از محاصره شهر، سرانجام وارد آن گرديد و كشتارسختى از مدافعين و ساكنين آن نمود. سپاه وهابى آنچنان رسوائى در شهر كربلا به بار آورد، كه به وصف نمى گنجد، پنج هزار تن يا بيشتر (تا بيست هزار هم نوشته اند) را به قتل رسانيدند. پس ازآنكه امير سعود از كارهاى جنگى فراغت يافت، به طرف خزينه هاى حرم امام حسين (عليه السلام) متوجه شد. اين خزائن، از اموال فراوان و اشياء نفيس انباشته بود، وى هر چه در آنجا يافت، برداشت و به غارت برد. كربلا پس از اين حادثه به وضعى درآمد كه شعرا براى آن مرثيه مى گفتند) 7 (. وهابيها در مدت متجاوز از دوازده سال، گاه و ناگاه به شهر كربلا و اطراف آن، و همين طور به شهر نجف حمله مى بردند و غارت مى كردند. نخستين اين حملات هجوم در سال 1216 بود، كه شرح داده شد و اين هجوم به نوشته عموم نويسندگان شيعه در روز عيد غدير آن سال انجام گرفته است. حملات وهابيان متمركز در نجد، به جده و مكه و مدينه و سوريه و عراق، بيش ازآنست كه در اين جا، بيان گردد. پيوسته جنگهاى خونين ميان حكومت عثمانى ازطريق امراء مصر، و وهابيان وجود داشت. و گاهى بر اثر ضعف دولت عثمانى، وهابيان بر طائف و مكه و مدينه دست يافته و آثار و مشاهد اسلامى را ويران كرده واموال را به غارت مى بردند و سرانجام از آنجا به نجد طرد مى شدند و عثمانيها تسلطخود را بر اين مناطق با گماردن خاندان شريف بر رياست حرمين حفظ مى كردند. در جنگ نخست جهانى، مساله پان عربيسم زنده شد، و با اشغال شام و اردن وعراق از طريق دول بزرگ مانند بريتانيا و فرانسه، وحدت كشورهاى عربى از هم گسست، و هر نقطه اى از اين بلاد به اميرى كه مطيع دول بزرگ بود، سپرده شد. بلادنجد، به آل سعود كه بزرگ آن در آن روز عبدالعزيز بن سعود (پدر فهد شاه كنونى) واگذار گرديد و اين به خاطر همكارى نزديكى بود كه عبدالعزيز بابريتانيا در شكستن قدرت عثمانى انجام داده بود. اين واگذارى، تحت شرائطى صددرصد استعمارى انجام گرفت كه در تاريخ مذكور است. بعدها مصالح بريتانيا خصوصا و جهان استعمار عموما، ايجاب كرد كه بر قلمرو قدرت وهابيان افزوده شود و حرمين شريفين و منطقه حجاز را در اختيار آل سعود قرارگيرد. از اين رو، با برنامه ريزى خاصى كه در آن بريتانيا دست داشت، در سال 1344 ه. ق، وهابيان، حرمين شريفين را پس از يك جنگ خونين تصرف كردند، و تنهادر طائف دو هزار نفر

از علما و بزرگان و زن و مرد را كشتند، به گونه اى كه خود عبدالعزيز بر اين جنايت اعتراف كرد. در نتيجه، به حكومت خاندان شرفا در اين سرزمين خاتمه داده شد، اين دو منطقه وسيع اسلامى به ضميمه نجد و حجاز به نام يك فاميل سعودى در دفاتر دول بزرگ استعمارى، به ثبت داده شد، نام نجد و حجاز منسوخ گرديد و عبدالعزيز خود را در سال 1350 ه. ق.) 1310 ه. ش) شاه دو منطقه خواند و كشور به نام مملكت عربى سعودى (نه اسلامى سعودى) نام گذارى شد. وى تا سال 1334 (1374 ش) زمام امور را به دست داشت و پس از درگذشت او، فرزندان وى به نامهاى: (سعود، فيصل، خالد، فهد) اشغالگران حكومت بر اين سرزمين بوده و هستند. عقائد وهابى زندگى سياسى وهابيان در منطقه اى كه خاندان آل سعود در راس آن قرار دارند، براى خود فصل جداگانه اى لازم دارد كه فعلا براى ما مطرح نيست. آنچه لازم است، بازگوئى اجمالى عقايد وهابيان است كه آل سعود از آن ترويج مى كنند و در حقيقت وهابيت شيشه عمر آنها است. اساس آئين وهابيت را دو چيز تشكيل مى دهد: 1- هدم و نابودى آثار رسالت و اصالتهاى باقى مانده از دوران پيامبر (ص) وصحابه و تابعان، به گونه اى كه چيزى ملموس از آن زمان باقى نماند، و همه اين كارها را در پوشش توحيد و مبارزه با شرك انجام مى دهند. از اين جهت كليه قبور متعلق به صحابه و عترت پيامبر و تابعان و علما و شخصيت هاى اسلامى رانابود كرده و با خاك يكسان مى كنند. و اگر از مسلمانان جهان نمى ترسيدند، قبرپيامبر را نيز ويران كرده و به صورت مصلى درمى آوردند. در اثر اين تز نامعقول، قبور ائمه چهارگانه شيعه و عموى پيامبر (ص)، وقبر عبداللّه پدر آن حضرت و قبور كليه صحابه در بقيع ويران گرديد، و به صورت تل خاكى درآمد، روشن است كه استعمار ملتى كه گذشته خود را فراموش كند، بسيار سهل و آسان مى باشد. امروزه براى بسيارى از مسيحيان غرب، وجود مسيح مريم و حواريون او به صورت يك افسانه تاريخى درآمده و در اصل وجود چنين شخصى با تمام خصوصياتى كه دارد، شك وترديد دارند، چرا كه اثر ملموسى از مسيح و ياران او در دست نيست. اگر خداى نكرده، اصالتهاى اسلامى دستخوش چنين ناجوانمردى شود، راه براى انكار اصل وجودپيامبر اسلام و ياران او آسان خواهد بود. 2- پائين آوردن مقام و موقعيت شخصيتهاى الهى از پيامبران و اولياء در حال حيات و ممات، بعنوان اينكه آنان تنها بازگو كنندگان دستورات الهى بودند، و رسالت آنها در اين قسمت با مرگ آنان پايان يافته و تفاوت چندانى با امت خود ندارند. اين دو اصل، دو پى آمد بسيار ناگوار داشت. الف: آئين اسلام به صورت يك آئين خشك معرفى شد كه هر نوع حركت و تحول، رنگ شرك و دوگانه پرستى به خود گرفت، به گونه اى كه احترام آموزگاران الهى به صورت برگزارى يادواره نيز شرك اعلام گرديد. گوئى بايد ارتباط بشر با گلهاى سرسبدآفرينش قطع شود، و از اسلام جز كتاب، و احاديث (كذائى) چيزى باقى نماند. ب: ايجاد تفرقه در ميان مسلمين، به گونه اى كه جهان تسنن دچار تفرقه شد وجنگهاى خونينى به راه افتاد، خامه دانشمندان به جاى دفاع از حملات مسيحيان وماديها، صرف دفاع از شبهات محمد بن عبدالوهاب شد و انديشمندان بزرگ مصر و عراق و شام و لبنان در اين سه قرن، پاسى از وقت خود را صرف نقد اين مسلك نمودند. اساس آئين وهابيت همان دو اصل است و ديگر عقائد آنان روى اين دو اصل استواراست مانند: 1- تحريم ساختن سقف و سايبان روى قبور. 2- تحريم گزاردن نماز در مشاهد مشرفه. 3- تحريم مسافرت براى زيارت پيامبر اسلام و ديگر اولياء نيكان. 4- تحريم توسل به اولياء الهى پس از ممات. 5- تحريم تبرك و استشفاء. 6- تحريم درخواست شفاعت از شافعان واقعى. 7- تحريم برگزارى يادواره پيامبران و اولياء الهى. 8- تحريم سوگند به غير خدا. 9- تحريم نذر بر اولياء الهى. گوئى اسلام حكمى جز تحريم، و دعوتى جز مبارزه با فطرت انسان نداشته و انسان ازچپ و راست پيوسته بايد، الفاظ شرك، حرام، ممنوع را بشنود. درباره آگاهى از تاريخچه وهابيان به كتاب وهابيان و براى آگاهى از بى پايگى اين اصول و عقائد آنان، به كتاب آئين وهابيت مراجعه بفرمائيد.

1- به كتابنامه رد وهابيت در مجله مكتب اسلام سال 29، و نشريه تراثنا

شماره 17 مراجعه شود. 2- متن نامه در كتاب تكمله السيف الصيقل، ص 190 موجود است. 3- تاريخ ابن بشر نجدى. 4- جزيره العرب فى القرن العشرين ص 5. 341- تاريخ المملكه

 


اگر چه انشقاق شیعه و سنی به تاریخ صدر اسلام و مسئله جانشینی پیامبر (ص) باز می گردد، ولی ابن تیمیه نیز در این جریان نقش مهمی ایفا كرد (1328 و 1263. ت). وی پیشگام جدلیون سنی بود و اعتقادات شیعی را به شیوه ای نظام مند و با شدت تمام مورد انتقاد قرار داد.
علمای وهابی با الهام از آثار ابن تیمیه شیوه وی را در اهانت و توهین به شیعیان در پیش گرفتند.
بواسطه تبعیت وهابیون از شیوه جدلی ابن تیمیه، انشقاق و اختلاف مردم عربستان و بطور كلی مسلمین جهان عمیق تر شد. در دهه 1950 و 1960 با تلاش علمای برجسته اهل تسنن و شیعه اختلاف شیعه و سنی كمرنگ تر شد و در این رابطه مجموعه نشست هایی در قاهره برگزار شد، در حالی كه علمای وهابی موضع گیری اهل سنت و شیعیان برای مصالحه و سازش را بشدت موردحمله قرار دادند. برخی از علما وهابیت را به عنوان عامل اصلی انشقاق واختلاف در جامعه اسلامی برمی شمارند.
برخی دیگر این فرقه راتهدیدی برای اتحاد ملی عربستان و مسلمین سراسر جهان می دانند.دكتر (محمد الباهی) اندیشمند برجسته سنی معتقد است وهابیت شكاف بین شیعه و سنی را عمیق نموده كه این امر تأثیر منفی موضع گیری وهابیون را برمی تاباند. (یان ریچارد) وهابیت را مانع ورادع اصلی همزیستی مسالمت آمیز شیعه و سنی برشمرده، حمیدعنایت نیز وهابیت را بزرگ ترین چالش شیعیان از زمان صدر اسلام دانسته است.
موضع سیاسی و دیدگاه وهابیون نسبت به شیعیان در آثار آنان منعكس شده و بواسطه آثار مذكور اختلافات مردم عربستان تشدید شده است. كتاب (تبدید الظلام و تنبیه النیام الی خطر الشیعه و التشیع علی المسلمین و الاسلام ( نوشته یكی از جدلیون برجسته وهابی بنام (ابراهیم الجبهان) كه با هزینه نهادهای دینی وهابی منتشر شد،نمونه ای از این آثار تحریك آمیز است. این كتاب در اواسط دهه 1970منتشر شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 درسطح گسترده در داخل و خارج از عربستان توزیع شد.
تحصیلات نویسنده این كتاب در سطح بسیار پائینی است، وی از یك دانشگاه دینی فارغ التحصیل نشده و هیچ اثر دیگری نیز تالیف نكرده است. با وجود این كتاب وی مورد استقبال جامعه وهابیون قرار گرفت و در خلال سالهای 1988 1976 نه بار تجدید چاپ شد. هدف اصلی نویسنده نفی و تقبیح شیعیان است. وی در اثر خود ادعا كرده یهودیان درراستای اهداف خود، تشیع را بنیان نهاده اند. (الجبهان) برخلاف مفهوم متعارف رافضی، آنرا به معنای (كسانی كه اسلام را بطور كلی نفی می كنند) تعبیر نموده است. وی تشیع را به عنوان یك نظام عقیدتی مبهم مبتنی بر احادیث فاسد و بی اعتبار و مجموعه ای از اندیشه های باطل و پوچ معرفی كرده است.
از نظر وی تشیع مذهب جدیدی است كه از فرقه های مجوس، مسیحیت و یهودیت مشتق شده و این مذهب استبدادی و طاغوتی آفت و بلایی است كه توسط مراكز یهودی وفراماسونری، یاوه گویان، شیادان و احمقان ساخته و پرداخته شده است.آنان كه در مورد كفر و بی ایمانی شیعیان تردید دارند مانند شیعیان،مجوسی اند. در واقع این انگ ها و نسبت های ناروا و بی پایه چیزی جزتكرار تهمت های عالم ضد شیعه مشهور، ابن تیمیه، نیست.
جدلیون سنی و به ویژه وهابیون با الهام از ابن تیمیه همین تهمت ها رانسبت به شیعیان روا داشتند. ( محب الدین الخطیب در مصر و (الهی ظاهر) در پاكستان از جدلیون مشهوری بودند كه ادبیات جدلی وهابی را ترویج كردند. وهابیون در اواسط دهه 1950 به منظور ممانعت از مصالحه و سازش شیعیان و اهل تسنن و برای اثبات سازش ناپذیری شیعه وسنی، اثر الخطیب بنام (الخطوط العریضه) را منتشر و توزیع نمودند،زیرا الخطیب در این كتاب تشیع را دینی كاملا متفاوت با اسلام معرفی كرده بود. بدین ترتیب علمای وهابی هر گونه مصالحه و سازش شیعه و سنی را نفی كردند.
الخطیب در این رابطه چنین می گوید: (سازش ناپذیری فرقه های سنی و شیعه از آنجا ناشی می شود كه شیعیان در مورد اصول و مبانی عقیدتی دینی با بقیه مسلمین اختلاف دارند، این امر در موضع گیری علمای شیعه و عقاید و اعمال دینی شیعیان نمود یافته و این وضعیت همچنان استمرار یافته است).
وی به آثار و احادیثی متوسل شده كه دیدگاه شیعیان در رابطه با امكان مصالحه و سازش با اهل تسنن را نفی می كنند. كتاب (الزهراء)، اثرگروهی از علمای شیعه از جمله آثار مذكور است كه نویسنده در آن احادیثی را در مورد بی اعتباری خلافت عمر ذكر نموده است. آنان در اثرمذكور ادعا كرده اند عمر به جنون مقاربت جنسی با مردان دچار بوده است. این حدیث در بحارالانوار، اثر شیخ محمد باقر مجلسی، ازمتكلمین و علمای عصر صفویه (1966 وفات) نیز آمده است. یكی ازعلمای افراطی و تندرو سعودی بنام شیخ بن جبرین، با الهام از الخطیب در این رابطه چنین می گوید: (آنان كه هنوز در مورد رافضی بودن شیعیان تردید دارند، باید اثر الخطیب بنام (الخطوط العریضه) و آثار (احسان الهی ظاهر) و (غفاری) را در مورد رد عقاید و آرای شیعیان مطالعه كنند).
شیخ بن باز، مفتی اعظم عربستان سعودی نیز معتقد است تشیع دینی متفاوت و مجزا از اسلام است و همانگونه كه مصالحه اهل تسنن بایهودیان، مسیحیان و بت پرستان امكانپذیر نیست، سازش شیعیان یارافضیان با اهل تسنن نیز غیرممكن است.
محمد خالد الحراس، از اساتید دانشگاه اسلامی مدینه، در این رابطه می گوید: (وهابیون با شیعیان سازش نمی كنند و چون اختلاف این دوگروه از مبانی و اصول دینی نشأت می گیرد، این مصالحه بی پایه واساس است).
وهابیون بر اختلافات اساسی و بنیادین شیعه و سنی تاكید می كنند ودر آثار ضد شیعی آنان دو مقوله سب و رفض به عنوان مهم ترین موضوعات تحریك آمیز معرفی شده اند. نفی خلفای سه گانه، اصحاب و همسران پیامبر(ص)، به ویژه عایشه دختر ابوبكر و حفصه دختر عمرسب و نفی مشروعیت خلافت خلفای سه گانه رفض نامیده می شود.
در هر حال اینكه آیا علمای وهابی جبهه متحدی را علیه تشیع تشكیل داده اند یا به دو طیف افراطی و میانه رو تفكیك می شوند، برای شیعیان مبهم و حل نشده است. ولی در مورد اینكه وهابیت فرقه ای درونگراست اتفاق نظر وجود دارد، زیرا در تعالیم وهابیون مسلمانان به دوگروه مسلمین واقعی و مسلمین دروغین تقسیم شده اند. وهابیون خود راپیروان حقیقی پیامبر (ص) و فرقه های دیگر سنی، به ویژه شیعیان را به عنوان بدعت گذار و رافضی تلقی می كنند.
علمای وهابی جهان را به دوگروه موحدین و مشركین یا بدعت گذاران تقسیم كرده اند. این دسته بندی تعصب آمیز نشان می دهد وهابیون هرگز گرایش های دیگراسلامی را تحمل نخواهند كرد. در كتب، فتاوی و نوارهای سخنرانی آنان، كسانی كه تعالیم وهابیت را نمی پذیرند، در بهترین حالت به عنوان منحرف یا ضاله و در بدترین حالت كافر معرفی شده اند. با اینكه تشخیص علمای وهابی میانه رو از افراطی بسیار دشوار است، می توان گرایشهای مختلف وهابی را از یكدیگر تمییز داد.
گروه نخست افراطیون می باشند كه (شیخ بن جبرین، شیخ عبدالمحسن العبیكان، شیخ ناصرالعمر و شیخ الهذیفی) و بسیاری از علمای وهابی از آن جمله اند. جوانان وهابی از این طیف حمایت می كنند و برای حصول اهداف خودشیوه های خشونت آمیز را بكار می گیرند و خاندان سلطنتی سعودی رافاسد و بی لیاقت می پندارند. از نظر آنان مقامات سعودی نباید به شیعیان اجازه دهند اعمال بدعت آمیز خود را بجای آورند و باید آنان رابه قتل برسانند، تبعید و سركوب كنند و یا وادار به ترك عقیده نمایند.یكی از كارگران وهابی شركت نفتی آرامكو عربستان از شیخ بن جبرین پرسید آیا غذا خوردن یك وهابی با كارگران شیعه سر یك میز جایزاست. شیخ بن جبرین پاسخ داد:
(سعی كنید از آنان دوری كنید و جایتان را تغییر دهید، در غیر این صورت با طعنه و كنایه و بی احترامی نفرت خود را نسبت به آنان نشان دهید. شما باید سعی كنید بطلان و كذب بودن عقاید مخرب ومنحرفشان را آشكار كنید و سپس آنان را متقاعد كنید حقانیت مبانی عقیدتی وهابیت را بپذیرند و دست از عقاید موهوم خود بردارند. اگر آنان مقاومت كردند باید به عقوبت خود برسند و كشته شوند).
(بن جبرین) در مورد حكم فقهی مربوط به پرداخت زكات به خانواده های نیازمند شیعه در عربستان خاطر نشان كرد: (علمای وهابی در كتب فقهی خود پرداخت زكات به كفار و بدعت گذاران را منع كرده اندو از آنجا كه روافض جزو كفار محسوب می شوند، نباید زكات به آنان تعلق گیرد). شیخ ناصر العمر، از سلفی های تندرو مشهور با تاكید بر سازش ناپذیری تشیع و تسنن، بشدت سازش و مصالحه شیعه و سنی را موردحمله قرار داد. وی در این رابطه اظهار داشت : (اختلافات ما با روافض (شیعیان) فقط به مباحث فرقه ای محدود نمی شود. اختلاف ما در موردمسائل بنیادین و اساسی دینی است، نه بخشهایی از دین. در واقع هیچ نقطه مشتركی بین ما و شیعیان وجود ندارد).
(العمر) در پاسخ به همایش گفتگوی مذاهب كه در ژوئن 2003 درریاض برگزار شد از شركت كنندگان خواست روافض (شیعیان) را به اسلام واقعی و پیروی از شیوه اهل سنت دعوت كنند.
وب سایت مشهور وهابیون، خطبه های نماز جمعه مسجدالنبی مدینه را كه به امامت شیخ الهذیفی در سوم مارس 1998 و با حضور رئیس جمهور پیشین ایران، حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی ایراد شد، تحت عنوان (یهودیان، مسیحیان و روافض را از عربستان اخراج كنید) منعكس نمود. (شیخ الهذیفی) با تقبیح و سرزنش حامیان سازش و مصالحه سنی و شیعه تصریح كرد: (چگونه شیعه و سنی می توانند با یكدیگر سازش كنند در حالی كه اهل سنت با تمسك به قرآن و سنت نبوی (ص) دین را زنده نگاه داشته و تكریم نمودند، درحالی كه روافض (شیعیان) بطور علنی به اصحاب پیامبر(ص) اهانت نموده و اسلام را نابود كردند. تا زمانی كه شیعیان عقاید خود را ترك نگویند و به اسلام حقیقی نگروند، ما قدمی به سوی آنان بر نخواهیم داشت. خطر شیعیان برای اسلام بیش از یهودیان و مسیحیان است وهرگز نباید به آنان اعتماد كرد. بنابراین مسلمین باید با نهایت احتیاط باآنان برخورد كنند).
علمای سنتگرا، دومین طیف وهابیون بشمارمی روند و علمای نسل قدیم نظیر (شیخ بن باز، شیخ محمد بن عثیمین) و برخی از نئوسلفی ها نظیر (شیخ صفار الحوالی) به این گروه تعلق دارند. علمای سنتی وهابی از جدلیون پیروی می كنند و دیدگاه ها ومواضع خصومت آمیز آنان نسبت به شیعیان از دیدگاههای جدلی نشأت می گیرد، با وجود این گروه مذكور با قتل و اخراج شیعیان از كشور و مجبوركردن آنان به پذیرش وهابیت موافق نیستند، چرا كه این اقدامات به بی نظمی و هرج و مرج می انجامد. از نظر آنان باید شیعیان را به ترك عقایدو اعمال بدعت آمیز ترغیب نمود.
طیف سوم وهابیون كه روشنفكرانی نظیر عبدا... حمید، عبدالله صبیح،عبدالعزیز قاسم و عبدالعزیز الخدر را در بر می گیرد ایده های ترقی خواهانه و سازشكارانه را ترویج می كنند. گرچه حضور این طیف درعرصه دینی و اجتماعی چندان پر رنگ نیست، ولی گرایش مذكور به سرعت در حال گسترش است. به عنوان مثال (الحمید) مفاهیم حقوق بشر را بر مبنای برداشت و تفسیر متفاوتی از اسلام وهابی اشاعه می دهد. وی معتقد است اسلام بر پایه عدالت و آزادی استوار شده و این دو ركن اساسی در گسترش اسلام نقش عمده ای ایفا نموده اند. الحمیددر این رابطه می نویسد: (امویان و عباسیان عدالت و آزادی را در قلمروخود گسترش ندادند، بلكه برعكس آنان اهل كتاب را از حقوق خودمحروم كردند و اسلامی را كه آنان به مردم تحمیل كردند از وحی و پیامبر(ص) نشأت نمی گرفت. حكومت های عربی و جنبشهای سلفی معاصروارث امویان و عباسیانند و شیوه آنان را در پیش گرفته اند و آنرا اسلام ناب می نامند. حكومتهای كشورهای عربی از این حقیقت غافلند كه دولت های سركوبگر و مستبد سقوط خواهند كرد، زیرا سركوب آزادی برخلاف سرشت بشری است و جنبشهای سلفی نیز فراموش كرده اندهر فرقه ای كه رابطه نزدیك بین اسلام و آزادی و عدالت را به درستی درك نكند از دین الهی منحرف شده است. بدین ترتیب تا زمانی كه آزادی اندیشه و بیان و عدالت وجود نداشته باشد، نهادهای جامعه مدنی شكل نخواهد گرفت. با نقض آزادی های اولیه فردی نظیر سركوب بدعت گذاران (شیعیان)، فضای صلح آمیز جامعه اسلامی درهم شكسته می شود و زمینه برای فرقه گرایی فراهم گردد).
(الحمید) برخی از قدمای سلفی را كه پیروان فرقه های مختلف اسلامی را بدون ادله متقن و تحقیق تكفیر نموده اند بشدت سرزنش نمود. یكی از عملگرایان سلفی و استاد دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود بنام (عبدالله الصبیح) بر اهمیت توده گرایی تأكید می نماید. وی بااستناد به یكی از نظریه های روانشناسی اظهار می دارد: (سرزمین مشترك عامل ایجاد احساسات و عواطف مثبت، نوع دوستی، محبت وصمیمیت بین اعضای گروه های مختلف است، بدین ترتیب احساسات مذكور همزیستی مسالمت آمیز و همگرایی گروه های مختلف را در پی خواهد داشت. حفظ توده ها وظیفه و مسئولیت همگانی و مستلزم روابط وتعاملات مستحكم اجتماعی است و این امر به پلورالیسم منجر می گرددو در نتیجه امكان طرح دیدگاههای مختلف فراهم می شود).
با ظهور نئوسلفی ها پس از حمله عراق به كویت در سال 1990 (شیخ سلمان العوده) به عنوان چهره ای توده گرا در میان وهابیون مطرح شد.وی در مجموعه سخنرانی های خود شیعیان را بشدت مورد حمله قرار دادو آنان را كافر نامید. با این حال پس از آزادی از زندان در سال 1998 به میانه روی گرایش پیدا كرد. وی در ابتدا معتقد بود به علت اختلافات عمیق بین گروه های اسلامی وحدت تحقق نخواهد یافت، ولی پس ازگرایش به میانه روی اذعان كرد می توان مواضع گروه های مختلف را به یكدیگر نزدیك نمود و به وحدت دست یافت. شیخ سلمان در این رابطه می گوید: (بجای طرح و برجسته كردن موضوعات مورد اختلاف، بایدنقاط مشترك بین گروه های مختلف كه تعداد آنها زیاد است مورد تاكیدقرار گیرد).
غالب فرقه های اسلامی در بسیاری از زمینه ها دارای نقاط مشتركند ودین اسلام عامل پیوند گروه های مختلف با یكدیگر است. اگر چه شیخ سلمان فقط گروه های سنی را مد نظر قرار داده ولی عبارت پردازی وسبك بیان وی در این مورد كاملا با لحن اهانت آمیز سلفی ها متفاوت است. یكی از رهبران جنبش اصلاحات در لندن به نام (سعد الفقیه)علت تغییر موضع شیخ سلمان العوده را اینگونه توضیح می دهد: (العوده در این مورد با دیگر سلفی های میانه رو نظیر شیخ عبدالعزیز القسیم بحث و گفتگو كرد، در نتیجه افق فكری وی بسط یافت. اینك العوده به میانه روی، بازاندیشی و گفتگو گرایش پیدا كرده است).
از آن پس شیخ العوده به یكی از چهره های حامی گفتگوی مذاهب تبدیل شد. این گفتمان در سال 2003 و با هدف تسهیل روند مصالحه ملی صورت گرفت. شیخ العوده پس از ترك مواضع پیشین خود از ولیعهدعربستان خواست میانه روی اسلامی را كه با افراط گرایی و تندروی درتعارض است، در پیش بگیرد. وی ترویج و تبلیغ فرهنگ گفتمان را ازطریق رسانه ها و نظام آموزشی خواستار شد.نقل از سایت راسخون از فارس نیوز

 

 



 

ضد اسلام با لباس اسلام

 




مارا با آدرس zhr.ir بیابید

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
تبلیغات سایت ها
                  
درباره ما
Profile Pic
"به نام خدا" با سلام و عرض ادب ما تو اين سايت كارمون دفاع از عقايدمون يعني عقايد اسلاميمون در برابر شيطانپرستان،ماسون ها،پوچگرايان و... هست چون من خودم كلا از همون اولا اسم شيطانپرستي رو ميشنيدم حرص مي خوردم. بگذريم اون لوگي بالايي كه ميبينيد شايد بعضي ها براش حرف در بيارن اما نه ما درسته كه چشم گذاشيم اما اگه خوب دقت كنيد اونجا تير هم گذاشتيم كه داره به سمت اونا پرت ميشه يعني داريم با اونها مبارزه ميكنيم ما مدافعان مسير حق(مدافعان راه اسلام)هستيم كه دورش به طور انگليسي نوشيم و اين كه آدرس سايت آدرس سايت هم برگرفته از كلمه ظهور به طور انگليسي هست. (مديريت سايت)
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    اصلی : آيا وقايعي كه ماسون ها به آن ها معتقدند اتفاق مي افتد و اعتقادات آنها صحيح هستند؟
    به دنبال چه مطلبی به این سایت آمده اید؟
    ساعت

    تاریخ و تقویم
    جستوجوی گوگل


    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت

    کد جست و جوی گوگل

    دیگر امکانات...

    مترجم سایت

    مترجم سایت

     این صفحه را به اشتراک بگذارید

    پیج رنک گوگل

    پیج رنک سایت شما

    پیج رنک

    پذيرفتيد يا...؟


    آمار سایت
  • کل مطالب : 104
  • کل نظرات : 74
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 44
  • آی پی دیروز : 29
  • بازدید امروز : 59
  • باردید دیروز : 37
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 59
  • بازدید ماه : 306
  • بازدید سال : 3,383
  • بازدید کلی : 189,621
  • کدهای اختصاصی

    ابزار وبلاگ

    وبلاگicon
    j
    اخبار جدید ایران و جهان