فراماسونها:توضیح مختصری درباره ی این گروه میدهم.این گروه ریشه ی عمیقی دراروپای غربی داشت.این گروه کاملا افراطی وبه صورت چند حزب فعالیت میکردند.خدا راقبول نداشتن
.افکارخاصی داشتند مرموز بودند.خیلی دانشمندان غربی اهم ازگالیله ولئوناردو داوینچی جزو این دسته بودند .این گروه لژهایی برای خود داشتند.تاریخ به وجود آمدنشان غیر مشخص است.درسال1370یک لژ در اسکاتلند از این گروه پیدا شده است.
حشاشیون :امام جعفر صادق فرندی به نام اسماعیل داشت.جوانی مهربان وباایمان وعده ی بسیار زیادی طرفدار او بودند.قرار بود جانشین امام باشد..اما دریک روز اسماعیل میمیرد .طرفداران اوحرف امام راباور نمیکنند.وفرقه ی اسماعلیه به وجودمیاید.ازاون روز معروف به باطنیند. چون آنها معتقد بودند.اول باطن انسان مهم است.این فرقه درمصرتوسط فاطمیه ترویج پیدا میشود.البته تمام این افراد درمصر مورد تحقیر قرار گرفته میشوند.از آن روز تصمیم میگیرند.که با دولت های ظالمی همچون عباسیان وسلجوقان به مبارزه بپردازند.وهمه ی انها دانشمندانی همچون ناصر خصرو وحسن صباح پرو.رش دادند...{حسن صباح را در تاپیک نقد فرقه ی اسماعیلیه گفتم}اینگروه به سه دسته تقسیم میشوند:قبل از حسن صباح.زمان حسن صباح.بعد ازصباح.زمان حسن صباح بهترین موقع واوج قدرت بود.بعضی افراد فکر میکنند کلمه ی حشیش یعنی حشیش ولی برعکس حشاش به دارو فروش میگویند.در زمان صباح مارکوپلو به ایران میاید سلجوقیان نظر مارکوپولو رو عوض و از اون موقع معروف به ASSASSINشده اند.حشاشیون خدا میپرستند نماز میخوانند و روزه میگیرند .منتها 6امامی هستند .واسماعیل را مهدیه موعمود مینامند .خیلی از مردمان ظالم را کشتند در حال حاضر قوی ترین نهضت ایران حساب میشود.هنوز زنده اند و فقط در کار فرهنگی فعالیت دارند توطعه گر هم نیستند.فقط به کارهای فرهنگی میپردازند
روایت المعلم به سبک بازی: رشید الدین سنان درفارس بدنیا آمد {زندگی فرد را دربازی دارم میگویم در واقیت الطیری وجود نداشت}درزمان جوانی پیش حسن صباح آموزش های لازم رادید.چندی بعد از صباح توسط حسن دوم او را موکول به شهر ماسیاف میکنند تا رهبریه فرقه ی اسماعیلیه سوریه را برعهده گیرد .ماسیاف جایی بوده است که توسط صباح فتح شده بود..بعد از کنترل ماسیاف الطیر بن لا احد {اسم الطیر برگرفته از اله زبان الموتی به معنی عقاب است}پدر مادر مسیحی ومسلمان خود را از دست میدهد.از آن لحظه رشید الدین سنان به او پدری میکند.الطیر تبدیل به استاد حشاشیون میشود ولی به دلیل شکست در به دست اورن گوی سلیمان با تمپل درگیری با تمپل دو برادری که همراه او بودند کشته میشوند .ورشید الدین به این دلیل الطیر را منع میکند از درجه ی استادی وتبدیل به کار اموز میشود.در آخر معلوم میشود رشید الدین سنان قاتل پدر ومادر او و با تمپل ها رابطه ی نزدیک دارد.
درمورد کل سریه بازی و ایا حشاشیون جزعی از فراماسون ها هستند:دربازی پر از علامت های فراماسونها وجود دارد.ولی بزرگترین مشکل این است که ارم پرچم اسماعیلیه پرگار وگونیا است که وسط آن علی به خط کوفی نوشته شده است..یعنی چه آخر اسماعلیه قبل از فراماسونها ی ایران بود.دربازی برادرهود که یک انجمن فراماسونها بود نام گذاری شده است .الطیر یک نمونه ی کاملی از حشاشیون بود .گوش عقابی وچشم عقابی داشت .تمام رفتارهای مثبت حشاشیون را داشت .رشیدالدین سنان یک انسان با ایمان بود وقدرت غیب گویی داشت. اما چی رو تشخیص میداد در اواخر عمر به صلاح الدین کمک میکرد البته هرچی درباره ی ایران بود .و در این بازی از موقیت این فرد سوع استفاده و او را یک فراماسون نام گذاری کردند.درموردسری دوم باید بگویم که وقتی با آخرین باس بازی یعنی پاپی که پدرتان را کشت درگیر میشوید .به شما میگوید که دراین صندوق چه یک خدا وجود دارد.اتزیو میگوید.وبه اتزیو میگوید انجیل وهمه ی آن دروغی بیش نیست .یا وقتی با ماریا حرف میزنید خود را خدا میداند .این بازی خیلی اشاراته کفر مانند دارد .دربازی باید 20تا پازل رو حل کنیم .که نشان دهنده ی یک دمو است دراین دمو ادم وحوا دارند میدوند .حوا میگوید نگاه کن بعد یک عدد ظاهر میشودکه از بیست سفرودوازده تا یک تشکیل شده که نشان دهنده ی21 دسامبر2012است.حشاشیون خنجر معروفی به نام خنجر اسماعلیه داشتند .که مجبور بودند یک انگشتشان را قطع کنند. درکل حشاشیون هیچ ربطی به فراماسونها ندارند . شاید 6امامی هستندولی کافر نیستند.
2012:طبق گفته تقویم بودا در21 دسامبر 2012دنیا نابود میشود.دانشمندان معتقد بودند که اگر درانروز همه ی مولوکول هاازبین برود تمامم موجودات هستی از بین میرود وپروژه big bangتعسیس شد.هدف این پروژه این بود که سیاره ای دیگر مثل زمین به وجودآورند.درپی این رهبرهای مذهبیه جهان وروحانیون اسلام مخالفت کردندو پروژه منتفی شد.یکی از دلایل دیگر که 2012سال مرگ حساب میشد وجود فردی به نام نوستارا داموس نامیده میشد .این فردیک پیشگوی فرانسوی بود.تقریبن پیشگوییهای ان به واقییت تبدیل شده است.این فرد کتابی نوشت که نقاشی های ان نشان دهنده یاتفاقات ان است.بعضی روایات گفته شده است .که اوبه پسرش سزار میگفت که نقاشی ها را بکشد درکل هزاران شک درباره ی این فرد ایجاد شده است .بعضی ها میگن سزار قدرت پیشگویی داشت ولی نوستارا داموس قبل ازمرگ اعلام کرده بود.که این پیشگویی انارثی نیست شاید میخواسته پنهان کند .درکتاب نقاشی وجود داردکه قله ای اتش کشید شده رانشان میدهد که قضیه 11سپتامبر را پش بینی کرده است.یا کله درامده دونفر که نشان دهنده ی انقلاب خونین فرانسه رانشان میدهد ودر بعضی نقاشی ها نشان میدهد آخر الزمان